شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *امروز*... در صبح علي الطلوع قلب ارابه صنعتي ام از تپش افتاد.طبيبي بر بالينش آمد و گفت: مي دانم دردش چيست.اگر قصد معالجتش داري دوميليون اوشلوق!غ؟ بپرداز تا مشغول مداوا شوم.با تعجب به طبيب چشم دوخته و به وي عرضه داشتم: اي طبيب ارابه من داراي نسخه اي خطي به نام "گارانتي" است...
*طبيب گفت*: پسر جان تو نمي تواني مرا با اين نسخه بي ارزش توجيه کني!من هم که از اين اتفاق ناخوشايند مستأصل شده بودم آهي کشيدم و دست در کيسه زر نمودم و چند سکه اي را به طبيب دادم تا مشغول مداواي ارابه ام شود.
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top