پيام
+
*من* يک نگاه
*او* يک نگاه
من *خجالت* مي کشم
او نه
در چشمانم زُل مي زند.
*هميشه ي خدا*...
آب مي شوم از *نگاه مستقيم* او!
او *محرم* است و من *نامحرم*
البته با خود!
*مخاطب من* اين بار *آينــــــــــه* است
وقتي خود را در آن مي بينم
خجالت مي کشم
چشمانم را مي بندم
از کنارش *آرام عبور* مي کنم
مبادا مرا *سرزنش* کند
حسام

*صبا*
91/6/21

آشيانه سخن
بهترين دوست کسي است که آينه ها به صداقتش حسادت کنند.
سيد ابراهيم آل رضا
سرکار خانم همدرد اشک شعر بسيار زيبايي را درج نموديد، با مطلب حقير کاملاً همخواني دارد.سپاس گزارم.
سيد ابراهيم آل رضا
سرکار خانم آشيانه بزرگوار از مطلبي که عنوان فرموديد بهره مند شدم.ممنونم
آشيانه سخن
خواهش مي کنم.مطلب زيبايي نوشتيد.اميدوارم شرمنده خودمان نباشيم.
ثانيه ها...
قشنگ بود :)
سيد ابراهيم آل رضا
سرکار خانم ثانيه ها از توجه شما سپاس گزارم .
ثانيه ها...
خواهش ميکنم، تصويرش هم زيباست :)
سيد ابراهيم آل رضا
البته تصوير از آن ما نيست :»)
ثانيه ها...
بله اون که مشخصه :دي
..: *شيرازي*:..
خيلي خوب بود
سيد ابراهيم آل رضا
خوبي از شماست.ممنونم
توحيدي
آيينه فقط زيباسنج قيافه ي افراد شده است..
سيد ابراهيم آل رضا
ظاهر زيبا مهم نيست،اي كاش باطني زيبا داشتيم.
سايه سادات ツ
خيلي قشنگ بود ...
سيد ابراهيم آل رضا
تشکر مي کنم سرکار خانم سايه
ساناز-23
تــــــو بصــــد آيـــنه از ديـــدن خود سيــــر نئي
من به يک چشم ز ديدار تو چون سير شوم؟
...اين بيت رو خيلي دوستدارم