پيام

سيد ابراهيم آل رضا
91/1/28

+ *سلام...*چمدونم رو بستم و مدتي بايد تنهايي سفر کنم،بايد خودم رو پيدا کنم.مسير سفرم دقيقاً مشخص نيست شايد *سرزمين آرزوهاي دست نيافتني* رو انخاب کردم که البته بعيد مي دونم،چيزي که هست اينه که ديگه نميتونم بيام *پيام رسان* خدا يار وهمراه همه باشه.راستي! دلم براي حوض حياتمون تنگ شده.آدماش که نيستنداما ماهي هاش...يا حق

ساناز-23 91/1/30

^^^ يا صاحب يا مهدي مدد ^^^

وا ..چرا همه حرف از رفتن ميزنن...

سلام جناب حسام .يعني شما تو حياطتون حوزه داريد يا شايدم منظورتون حوض حياط هست؟/ حالا چرا خداحافظي؟ خوب كمتر بيايد / براي هميشه رفتن غمگينه!!!

^^^ يا صاحب يا مهدي مدد ^^^

داداش حسام ، حوض نه حوزه.....انشاءالله هرجا هستي موفق باشي......ياعلي.

^^^ يا صاحب يا مهدي مدد ^^^

يا مهدي

از کوچه هاي باران...هم خوابم و هم نميدونم چي نوشتم.بببخشيد به بزرگي خودتون

^^^ يا صاحب يا مهدي مدد ^^^

يَک مدت مويم بايد برم.روزگار هميهِ نِه؟

:((((

^^^ يا صاحب يا مهدي مدد ^^^

سلام عليکم. اين حرفا چيه برادر؟!

عليکم السلام...جناب ذره بين

دوباره حرف از رفتن؟ :((

*امروز آهنگ من اينه*....چون صيد بدام تو به هر لحظه شکارم ، اي طرفه نگارم/از دوري صياد دگر تاب ندارم ، رفته ست قرارم/چون آهوي گمگشته به هر گوشه دوانم/تا دام در آغوش نگيرم نگرانم

. . . عجب...........