پيام
+
*دلم براي صدايت تنگ شده است...بايد كوكم كني!* دوش ميآمد و رخساره برافروخته بود/تا کجا باز دل غمزدهاي سوخته بود/رسم عاشق کشي و شيوه شهرآشوبي/جامهاي بود که بر قامت او دوخته بود/جان عشاق سپند رخ خود ميدانست/و آتش چهره بدين کار برافروخته بود/گر چه ميگفت که زارت بکشم ميديدم/که نهانش نظري با من دلسوخته بود<br>

عدالتجويان نسل بيدار
90/12/21
سيد ابراهيم آل رضا
کفر زلفش ره دين ميزد و آن سنگين دل/در پي اش مشعلي از چهره برافروخته بود/دل بسي خون به کف آورد ولي ديده بريخت/ الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود/يار مفروش به دنيا که بسي سود نکرد/آن که يوسف به زر ناسره بفروخته بود/گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ/ يا رب اين قلب شناسي ز که آموخته بود
پروانگي
با تشکر از حافظ
سيد ابراهيم آل رضا
*دوستان خوب و ارزشمندم* وستا، پروانگي، همسايه خورشيد، قيدارشهر جدنبي اسلام، *زهرا...*تشكر ميكنم*
پروانگي
خواهش مي کنم
سيد ابراهيم آل رضا
از دوستان خوبم عذرخواهي ميكنم*ســـــــــــــــــــــلام*
پروانگي
سلام :))
ذره بين زنده
سلام بر شما
سيد ابراهيم آل رضا
سلام :):)
سيد ابراهيم آل رضا
به به جناب ذره بين عزيز...سلام
سيد ابراهيم آل رضا
سيد مهدي سلام...متشكرم
سيد ابراهيم آل رضا
حرفهاي تهايي سلام.ممنونم