سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دستخط آشنا

 

رسانه ملی همه ساله در ماه مبارک رمضان با پخش برنامه های مختلف از شبکه های سیمای جمهوری اسلامی برای تمامی اوقات شبانه روز برنامه ریزی می نماید.در اینکه برای تولید برنامه رسانه ملی به فکر تولید برنامه های نو باشدهای سازمان افراد زیادی متحمل زحمات و خدمات قابل توجهی می شوند شکی نیست ،اما علیرغم تلاش های انجام شده رسیدن به جایگاه رفیع فرهنگی و اجتماعی مطلوب آن هم با سرعتی کُند و آهنگی ناموزون میسر نیست؛ از این رو  در حال حاضر یکی از بزرگترین مشکلات این مرز و بوم معضلات فرهنگی و اجتماعی است که می بایست با نگاه به وضعیت موجود برای آینده ی نزدیک برنامه هایی کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت در نظر گرفت و راهکاری اساسی برای حل مشکلات جامعه و برون رفت از بحران فرهنگی با در نظر گرفتن نقش آموزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه جمعی اندیشیده شود؛ با توجه به گسترش شبکه های ماهواره ای و آثار سوئی که این رسانه های جهانی می توانند بر روی مخاطبان داشته باشند، در واقع تنها رسانه ملی است که می تواند با تولید برنامه هایی متناسب با فرهنگ اصیل ایرانی بر روی مردم اثرگذاری خوبی داشته باشد.

یکی از نکاتی که از اهمیت بسزایی برخوردار است محتوای برنامه های تولیدی است که می بایست با درایت کافی و در نظر گرفتن نقش خطیر آموزشی صدا و سیما به عنوان رسانه جمعی به آن پرداخته شود.اگر هدف از ساخت برنامه ها،سریال ها و مجموعه هایی که در طول شبانه روز پخش می شوند فقط  سرگرم نمودن و پر کردن اوقات فراغت باشد نه تنها سودی عاید مخاطب نمی شود بلکه زمانی که صرف دیدن این  برنامه ها  می شود بدون هیچ بهره ای از بین رفته است.از این رو نگارنده با در نظر گرفتن حقوق مسلم مخاطب، در ذیل به موضوع یکی از برنامه هایی که در ایام ماه مبارک رمضان از سیمای ملی پخش می شود پرداخته است  و در ادامه می خوانید :

"ماه عسل" نام  برنامه ای است که طی سال های متمادی با اجرای یک مجری خاص همه ساله از شبکه سوم سیما پخش می شود.چیزی که هر سال تغییر می کند دکور برنامه است در حالی که می بایست  محتوای برنامه متغیر باشید و به تأثیری که می تواند بر افکار مخاطب بگذارد بیشتر تفکر و تأمل شود.از طرفی  لزومی ندارد که این برنامه هر سال با اجرای یک مجری خاص پخش شود؛این کار جز واگذار نمودن یک برنامه تولیدی در انحصار یک فرد و یا افرادی خاص چیز دیگری نیست. متأسفانه  هر سال قبل از ماه مبارک رمضان یکی از مواردی که رسانه های جمعی (روزنامه ها و سایت های خبری)به آن می پردازند اجرای مجری خاص است و تا چند روز قبل از اجرای برنامه افکار و اذهان عمومی درگیر حاشیه سازی های قبل از پخش این برنامه می باشد که چندان اهمیتی نیز ندارد، از طرفی دلیلی منطقی وجود ندارد که  این برنامه به روال سال قبل ادامه داشته باشد.

اینکه از یک نفر معلول و یا کسی که اعتیاد داشته است،یا کسی را که در یک بازه زمانی خاص، متحمل مشکلات و یا سختی هایی در زندگی روزمره خود شده یک قهرمان ساخته و از او دعوت شود تا در برنامه زنده تلویزیونی که میلیون ها نفر آن را به نظاره نشسته اند به سؤالات مجری پاسخ دهد چه سودی عاید مخاطب می شود؟اگر انسان با خدای خود عهدی بسته باشد لزومی ندارد در برنامه "ماه عسل" و یا برنامه های زنده دیگر آن را عنوان نماید تا رسانه ملی آن را در بوق و کرنا  کرده و به روح و روان مخاطبانش تزریق کند و به جای اثرگذاری مثبت،اثری منفی بر جای بگذارد،از طرفی تعداد افرادی که به نوعی در زندگی خود دچار معضلات خاص شده اند در سطح کشور کم نیست و به طور یقین برای بسیاری از آنها نیز  این مشکلات که گاهی هم لاینحل می شوند وجود دارد؛از این رو برای مرتفع نمودن این دسته مشکلات و معضلات می بایست راهکاری جدی تدوین نمود و به صورت کلی به این موضوع پرداخت نه اینکه بخشی از مردم با حضور در این برنامه مشکلاتشان حل شود و برخی با حسرت این برنامه را به نظاره بنشینند و آه بکشند و افسوس بخورند که ای کاش ما نیز به این برنامه دعوت می شدیم و کاش کسی به فریاد ما هم می رسید!

در یکی از قسمت های این برنامه خانواده ای دعوت شده بود که فرزندشان طی روزهای گذشته به دست چند تن از سارقین ربوده شده که پس از تلاش مسئولین نیروی انتظامی و بعد از گذشت چند هفته به آغوش خانواده بازگشته بود که این موضوع جز ایجاد رعب و وحشت در بین خانواده های ایرانی چیز دیگری را نمی تواند به مخاطب القا کند.یقین دارم هر شخصی که در آن لحظه بیننده برنامه "ماه عسل" بوده است به خاطر این اتفاق ناگوار اشک از دیده گانش جاری و به احساسات و عواطفش لطمه وارد شده است و مطمئن هستم تا پاسی از شب در باب این موضوع ناخوشایند تفکر و تأمل نموده است.اصلن لزوم پرداختن به این موضوع خاص در برنامه ماه عسل چیست؟به نظر نگارنده برنامه شوک می بایست به موضوع بپردازد.

ماه، نشان گر روشنایی و مهتاب است و عسل طعم یک شیرینی خاص را به مخاطب القا می نماید و به نظر مفهوم نام این برنامه رسیدن به روشنایی و طعم خوش و شیرین زندگی است که خیلی از انسان ها به واسطه مشکلاتی که دارند از این زندگی روشن و شیرین  بهره ای  نمی برند.از این رو "ماه عسل" آمده است تا با نشان دادن برخی افراد جامعه که دارای مشکلاتی بوده اند برای مخاطبینش تلنگری ایجاد نماید تا آنها را به زندگی امیدوار نماید.اما متأسفانه با گذشت چند سال پخش متوالی این برنامه از شبکه سوم سیما هنوز مسئولین تولید در مسیر درستی قرار نگرفته و اشتباهات سال های گذشته خود را تکرار می کنند و هنوز خانواده هایی وجود دارند که با نگاهی امیدوار اما قلبی شکسته هر روز این برنامه را نگاه می کنند و از این معادله  ناعادلانه رنج می برند چرا که می بایست انتظار بکشند تا شاید در سال های آینده میهمان ماه عسل شوند شاید به مشکلاتشان رسیدگی شود.

از نظر نگارنده "ماه عسل"  اگر چه مخاطبین زیادی هم داشته باشد حق ندارد با درگیر نمودن افکار مردم و سوق دادن نگاه پاکشان به سوی خود احساسات آنها را به سخره بگیرد و بدون در نظر گرفتن مسائل روانشناختی و بُعد منفی که می تواند بر روی مخاطبین تأثیر داشته باشد نسبت به جریحه دار نمودن عواطف افراد جامعه اقدام نماید.از این رو به نظر می رسد رسانه ملی به عنوان بزرگترین و قوی ترین وسیله ارتباط جمعی می بایست پاسخگوی مخاطبین خاص خود هم باشد و با تدابیر صحیح نسبت به ساخت برنامه ها اقدام نماید.

این مطلب را در پایگاه خوانانیوز پی گیری کنید

این مطلب در پایگاه خبری خوزنیوز با عنوان برنامه ماه عسل و چند نکته

 


حضور حداکثری ملت ایران در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، خود گویای واقعیت هایی بود که دشمنان انقلاب همواره از آن هراس داشته و به خاطر بر هم زدن این حضور حماسی در فواصل مختلف و به صورت هدفمند برنامه های متعددی را از شبکه های ماهواره ای پخش می کردند تا شاید از این طریق بتوانند بر روی افکار مردم تأثیر گذاشته و یا گرایش فکری آنان را به سمت و سوی مسائلی خارج از انتخابات سوق دهند.بحمدالله ملت با بصیرت ایران اسلامی با خلق حماسه های بی نظیر خود در همه صحنه های سیاسی همواره با عزم ملی و اراده پولادین در این انتخابات نیز حضور پیدا کرد تا به دنیا نشان دهد که این مردم، همان مردمی هستند که با دست خالی و با گرمای وجودشان مشعل انقلاب اسلامی را روشن نمودند و دست بیعت به بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) دادند و امروز نیز با رهبری داهیانه مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله) توطئه های دشمنان قسم خورده انقلاب را نقش برآب کردند.  

با عنایت به اینکه در دوره های مختلف اعم از انتخابات مجلس شورای اسلامی،انتخابات ریاست جمهوری و ... در ستادها و شعب اخذ رأی فعالیت داشته و از نزدیک شاهد حضور پرشور مردم بوده ام، برآن شدم تا به مشکلاتی که طی سال های اخیر و همچنین انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در ستادها  و شعب اخذ رأی با آن مواجه بوده ام بپردازم تا ان شاءالله با مرتفع نمودن آن ها توسط مسئولین مربوطه،زمینه حضور بیشتر و پررنگ تر مردم در انتخابات بعدی فراهم گردد.ذکر این نکته لازم است که مردم شریف و غیرتمند ایران همواره این مشکلات را نادیده گرفته و اصلی که برای آنها مهم است اصل حضور در انتخابات است و برای مشکلاتی که در حین برگزاری انتخابات  به وجود می آید اهمیت چندانی قائل نیستند.     

1-همواره یکی از مهمترین دغدغه های مسئولین شعب و البته مردم، امنیت شعب اخذ رأی می باشد و به طور یقین این امنیت می بایست با کمک مسئولین انتظامی که از تجربه لازم برخوردارند فراهم گردد و البته تعداد مأمورین نیز می بایست افزایش یابد تا هیچ گونه خللی در برگزاری انتخابات به وجود نیاید.

2-با توجه به گرمای طاقت فرسای هوا ،وجود مخازن آب آشامیدنی خنک در شعب اخذ رأی ضروری به نظر می رسد.

3-نبود فضای مناسب برای استقرار شعب از مهمترین دغدغه های همیشگی اعضای شعب و مردم بوده است.به عنوان مثال فضای بسیاری از مدارس برای این مهم فضای مناسبی نیست و در کلاس درس که مساحت محدودی دارد نمی توان صندوق اخذ رأی را دایر نمود.

4-به طور تقریبی تمام مدارسی که به عنوان شعبه اخذ رأی در نظر گرفته می شوند دارای مشکلاتی از قبیل نقص سیستم روشنایی،نقص سیستم سرمایشی،اختصاص رایانه های فرسوده،نبود تلفن شهری و ... هستند که به نظر با فرا رسیدن ایام انتخابات، همکاری آموزش و پرورش به جای اینکه تقویت شود کمرنگ می شود.

4-عدم استقرار اورژانس در ستاد های مرکزی به منظور رسیدگی به موقع در صورت لزوم.بارها شاهد از حال رفتن افراد به علت ازدحام جمعیت در شعب اخذ رأی بوده ام.

5-با توجه به استقبال گسترده مردم و اهمیت موضوع انتخابات ،اختصاص نیروی بیشتر برای سرعت بخشیدن به فرآیند انتخابات در شعبی که تراکم بیشتری دارند لازم است.

6-برای منظم نمودن و جلوگیری از ازدحام خودروهای شهروندانی که به منظور شرکت در انتخابات در خارج از شعب  حضور دارند وجود نیروهای راهنمایی و رانندگی لازم و ضروری به نظر می رسد.

مواردی که از آن ها یاد شد مشکلاتی بود که حقیر از نزدیک شاهد آنها بوده ام و ممکن است معضلات دیگری نیز وجود داشته باشد که از عنوان نمودن آنها غافل شده باشم.امیدوارم مخاطبین ارجمند سایت های خبری چنانچه نکاتی به نظرشان می رسد با نگاشتن آنها در قسمت نظردهی به کامل شدن این مطلب  کمک نمایند.    

این مطلب را در پایگاه خبری شوشان پیگیری کنید.


ما اعضای یک خانواده بزرگ با نام جمهوری اسلامی ایران هستیم،خانواده ما خانواده ای مقتدر است و هیچ گاه دچار لغزش نمی شود،دچار تزلزل و تشویش هم نمی گردد و هیچ گاه از خط مشی که همواره اصل،ارزش و مبنای خانواده بوده است فاصله نمی گیرد و به بیراهه نمی رود.راه ما اگر چه پستی و بلندی زیاد دارد و اگر چه در این راه با خطرات جدی مواجه هستیم و در آینده نیز خواهیم بود،اگر چه به حساس ترین پیچ تاریخ رسیده ایم اما، یک قدم از آرمانهایی که در آغاز حرکت انقلابی مان مشخص نموده ایم عقب نشینی نخواهیم کرد. حماسه ای در راه است...

انقلاب ما چشمه ای بود که با ریخته شدن خون مردان و زنان مقتدر ایران زمین به اقیانوسی خروشان مبدل گردید،اکنون این ما هستیم که بر بلندای جهان فریاد عدالت خواهی سر می دهیم،ما هستیم که با افتخار از ملت های مظلوم حمایت می کنیم و ما هستیم که انقلاب را به عنوان یک ارزش به دنیا عرضه می نمائیم.ما هستیم که عرصه را بر زورگویان و دشمنان قسم خورده مان تنگ کرده ایم و ما هستیم که پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز درآورده ایم.ما رهروان راستین انقلابی هستیم که سرور آزادگان عالم حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) با خون خود آن را بر بلندای تاریخ فریاد زد.

ما طرفدار حزب گرایی نیستیم؛بلکه به دنبال اخلاص و تقوای الهی و جویای حق و حقیقت و طالب انسان دوستی.مهرورزی و عدالت هستیم؛ما مناقشات سیاسی را نمی پسندیم، چون ایرانی هستیم و جمهوری اسلامی را دوست داریم.برای همه کاندیدها احترام قائلیم و به کاندیدی که در آینده به عنوان رئیس جمهورکشورمان انتخاب می شود احترام می گذاریم یعنی به مردم احترام می گذاریم،برای انتخاب ملت ایران ارزش قائلیم و قانون اساسی را مبنای امور می دانیم.

برای بار دیگر آمده ایم تا در این برهه حساس از تاریخ کشورمان،با پایبندی به همان ارزش های والای دینی و انقلابی بار دیگر با حضور خود حماسه سیاسی دیگری را رقم بزنیم تا مشت محکمی بر دهان مستکبران و رذل صفتان عالم بکوبیم.

امیدواریم شاهد حضور حداکثری جوانان،دانشجویان و دانشگاهیان،کارگران و اصناف،ورزشکاران و آحاد مردم باشیم و همانطوری که در صحنه های مختلف شورآفرینی نموده ایم با شرکت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر حضوری در خور ملت سرافراز ایران اسلامی داشته باشیم.

این مطلب را در پایگاه خبری شوشان پیگیری کنید


 

پایگاه خبری تحلیلی تابناک که در حال حاضر پربازدید ترین پایگاه خبری کشور است تصاویری را در معرض نمایش گذاشت که با دیدن آنها به عنوان یک خوزستانی آه از نهادم بلند شد. این تصاویر شاید برای تابناک و مخاطبان آن  جالب به نظر بیاید اما نه تنها برای ما جالب به نظر نمی رسد بلکه مایه تأسف و البته یک فاجعه است.فلافل لشکرآباد اهواز سوژه ای برای تابناک

بدون شک امروز از هر خیابان و کوچه و پس کوچه ی شهر ما که بگذرید چندین اغذیه فروشی وجود دارد  که اکثر آنها اولویت کاری خود را فروش فلافل قرار داده اند و با وضعیتی کاملن غیربهداشتی فعالیت می نمایند.در واقع رشد جمعیت از یک سو و نبود شغل برای جوانان بیکار خوزستانی از سوی دیگر این اتفاق ناخوشایند را رقم می زند.از طرفی جوانان این مرز و بوم برای بهره مندی از یک درآمد نسبی به اجبار می بایست به این مشاغل روی بیاورند و آگاهانه یا ناآگاهانه تیشه به ریشه سلامت شهروندان یک شهر بزنند.مسلم است با وجود این همه فلافل فروشی در شهر اهواز برای تابناک هم سوالاتی پیش آمده که نسبت به درج این تصاویر اقدام نموده است و یا شاید هم برای تفریح و سرگرم نمودن مخاطبان خود این لینک را با عنوان «تصاویر : فروش فلافل در لشکر آباد اهواز» کار کرده است.در این جا به روال معمول ما هستیم که همواره سؤال هایی را در ذهن خود پردازش می کنیم و البته هیچ گاه به جوابی منطقی دست نمی یابیم :

-با وجود همه ذخائر غنی استان خوزستان در حوزه های مختلف و صنایع بزرگ تولیدی چرا می بایست جوانان ما به واسطه نبود شغل به مشاغل کاذب مانند فلافل فروشی که مصداق آن وجود دارد روی بیاورند؟

-وضعیت سلامت مردم خوزستان تا چه میزان برای مسئولین اهمیت دارد؟

-چرا مسئولین استان خوزستان توجه ویژه ای به بخش درمان و سلامت استان خوزستان نمی کنند؟

-چرا سازمان صدا و سیمای مرکز خوزستان برنامه ای ویژه  برای آموزش و آگاهی شهروندان در حوزه سلامت تهیه و تدوین نمی کند؟

و بسیاری پرسش های دیگر حوزه سلامت در اذهان مردم خوزستان وجود دارد که در این مجال نمی گنجد.در آخر این انتقاد به مسئولین وارد است که چرا وقتی می بینند مردم از این نوع غذاها در محیط های  آلوده تناول می نمایند و مشاهده می کنند بیمارستان های ما مملو از کسانی است که به بیماریهای معده‏ ای ،روده ای  و انواع و اقسام سرطان ها دچار شده اند سکوت پیشه کرده و راهکاری مناسب در جهت تأمین سلامت مردم خوزستان در نظر نمی گیرند تا «فلافل لشکر آباد اهواز» سوژه ای مناسب برای پایگاه خبری تحلیلی تابناک نشود؛از این رو  نگارنده بر این موضوع اعتقاد پیدا می کند : دارویی که بیماری مشکلات خوزستان را بهبود ببخشد در هلال احمر هم یافت می نشود!

لینک تصاویری که در تابناک کار شده است

این مطلب را در پایگاه خبری شوشان پی بگیرید.

 


بسم الله الرحمن الرحیم 

سی و چهارمین طلیعه ی آزادی در حالی آغاز می شود که ایران اسلامی پرچمدار انقلاب کشورهای دنیاست،ملت سرافراز ایران امروز بهاری را جشن می گیرد که جویبار آن با خون شهیدان انقلاب جوشش پیدا کرده و به اقیانوسی خروشان مبدل گردیده است.مستکبران عالم و در رأس آنها آمریکای جنایت کار و اسرائیل غاصبِ خونخوار، با استعمار و  چپاول و زور، ملت های مظلوم را تحت فشار قرار می دهند اما، ظالمان دنیا بدانند که : وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ(کسانى که ستم کرده‏اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت)

امروز ایران اسلامی الگوی تمامی کشورهای آزادی خواه دنیاست.بیداری اسلامی،آزاداندیشی و انسجام ملت ایران همواره به تمام دنیا منعکس و حضور یکپارچه مردم ایران مُهری با عنوان "باطل شد" بر سر کشورهای بیگانه و متجاوز دنیا زده است.مردم همیشه در صحنه ایران برای بار دیگر با حضوری پرشور در راهپیمائی عظیم بیست و دوم بهمن ماه شرکت خواهند کرد تا مستکبران عالم جرأت نکنند حتی فکر برهم زدن اوضاع سیاسی و اقتصادی  ایران اسلامی بر ذهن و عقل کوچکشان خطور کند.ایران و ایرانی در پیروی از منویات مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)که همواره با رهبری داهیانه شان اُفق روشنی برای این سرزمین پیش بینی می نمایند همیشه با بصیرت خود صراط مستقیم را انتخاب کرده اند.

بدون شک بیداری اسلامی که در تمامی کشورهای جهان آغاز شده است برخاسته از انقلاب اسلامی ایران می باشد و این حضور پررنگ ملت ایران نقطه عطفی برای آغاز انقلاب و تحول در دیگر کشورهای اسلامی و یقیناً کشورهای اروپایی خواهد بود.انشاءلله مردم ایران اسلامی همواره با یکپارچگی و عظمت، حضور پررنگ خود و روح زنده انقلاب و تازگی همیشه آن را به جهانیان منعکس نمایند.از این حضور بر خود می بالیم و  احساس غرور می کنیم و با افتخارفریاد استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی را سر می دهیم.

 بیست و دوم بهمن ماه روزی است که همواره سرنوشت ایران اسلامی در این روز رقم خواهد خورد؛پیر و جوان،کوچک و بزرگ با سلایق مختلف سیاسی، حضوری در خور ملت ایران در این راهپیمائی خواهند داشت و روح امام شهیدان وشهیدان انقلاب و جنگ تحمیلی را شاد و با آرمانهای انقلاب اسلامی تجدید پیمانی دوباره می نمایند. به یاری خداوند متعال و رهبری عالمانه امام خامنه ای پیرو راه شهدا بوده ایم،هستیم و خواهیم بود.

 والسلام علی من التبع الهدی


 


در شهری که این همه مشکلات حل ناشدنی وجود دارد و خبری از شهریت نیست چرخ و فلک به چه کار می آید آقای شهردار! بهتر نیست به جای خرید چرخ و فلک از سنگاپور که از محل درآمدهای شهرداری هزینه نموده اید چرخی در شهر بزنید تا لااقل بیشتر با جاهایی که نیاز به تغییر و تحول اساسی دارند آشنا شوید؟ فکر می کنم  به چرخ و فلک هم دست پیدا می کنید؛ بدین صورت که از یک سو  چرخی در شهر می زنید و از سوی دیگر عوامل ناکارآمد خود را فلک می کنید. 

آقای شهردار تا به حال در کوچه پس کوچه های شهرتان قدم زده اید؟بوی تعفن به مشامتان رسیده است؟باور کنید گاهی شک می کنیم  در شهری بزرگ چون اهواز زندگی می کنیم.

در منطقه کیانپارس قرار است چه اتفاقی بیافتد که اینقدر شب و روز به آنجا رسیدگی می کنید،بد نیست گاهی به صورت نامحسوس در دیگر نواحی شهر هم چرخی بزنید،پیشنهاد می کنم حتماً از  مرکز شهر اهواز یعنی خیابان نادری که این روزها به بی ریخت ترین،بی نظم ترین و آلوده ترین مکان تبدیل شده است گذری داشته باشید تا مشکلات را از نزدیک ببینید.حتماً می گویید پروژه قطار شهری باعث این بی نظمی شده است.باید بگویم در شهرهایی چون شیراز و اصفهان هم پروژه قطار شهری در دست احداث است؛کافی است فقط یک بار بازدیدی از  این شهرها داشته باشید،به طور یقین مصداق حرفهایم را  با چشمان مبارکتان خواهید دید.

راستی بد نیست نگاهی هم به بولوارهای خیابان های شهرتان بیاندازید؛در آنجا عکس هایی از شهدا خواهید دید که در پشت درخت ها و سبزه ها مظلومانه مأوی گرفته اند!

آقای شهردار! قرار نیست همه اتفاقات شهر را شهروندان به شما اطلاع بدهند. لازم است هر از چند گاهی از شهری که شهردارش هستید بازدیدی داشته باشید و از شهرداران مناطق هم این سؤالات را بپرسید، شاید پاسخی مناسب برای توجیه شهروندان اهوازی  داشته باشند.مواردی که یاد شد تنها بخشی از مشکلات و کاستی هایی است که شهرداری می بایست آنها را مورد بررسی قرار داده و مرتفع نماید.امیدوارم این انتقادات بر عملکرد شهرداری اهواز اثر مثبتی داشته باشد چرا که درد دل همه شهروندان اهوازی است که باید به آنها رسیدگی شود.

لینک این مطلب در پایگاه خبری خوانانیوز


 

خاطره ای تلخ از بی تدبیری مسئولین شهرداری اهواز که دوستان ما در بازدیدشان از دانشگاه بزرگ شهید چمران در ذهن خود به یادگار گذاشته و با خود به تهران بردند که به نقل از ایشان و با قلم حقیر به رشته  تحریر درآمده است.

برای بازدید از دانشگاه های کشور، این بار تهران را به مقصد استان خوزستان که محوریت اصلی  هشت سال مقاومت در جنگ تحمیلی است ترک می کنیم،می خواهیم به دانشگاهی برویم که نقش بسیار ارزنده ای را در طول جنگ  تحمیلی بر عهده داشته است،به دانشگاهی سفر می کنیم  که جانباز هشت سال دفاع مقدس است و اکنون محور توسعه آموزش عالی استان خوزستان می باشد.پس از طی مسافت طولانی بالاخره به اهواز می رسیم، شهری که مرکزیت استان خوزستان است.

هوا رو به خنکی است و کم کم عطر و بوی ماه مهر، ماهی که سرآغاز آموزش و پژوهش است به مشام  می رسد.شهریورماه تمام می شود و با ورق زدن تقویم تاریخ درمی یابیم که کم کم رنگ ماه مهر پدیدار و صدای زنگ فصل دانش، تکاپو،تلاش و حرکت، به گوش می رسد.همین طور که در شهر می گردیم به فلکه ای بزرگ می رسیم که با دانشگاه بزرگ شهید چمران همجوار است.از فلکه هیچ حرفی نمی زنیم و مسیر خود را با توجه به تابلوهای راهنمای شهری ادامه  می دهیم،با دیدن تابلوی راهنمای دانشگاه، آهی از اعماق سینه سوخته ی مان می کشیم و به خاطر اشتباه فاحش شهرداری و عدم دقت و نظارت کافی در طراحی تابلوی مذکور که منجر به از قلم انداختن  واژه مقدس شهید شده است مواجه می شویم.

از بزرگ مردی سخن می گوئیم که سردمدار علم بود و عمل،آری شهید دکتر مصطفی چمران که رشادت ها و دلاوری های او در زمان جنگ تحمیلی بر هیچ کسی پوشیده نیست.انتظار داشتیم نمادی زیبا از این شهید والا مقام در این فلکه بزرگ ببینیم اما وقتی  مشاهده نمودیم که هیچ یک از اصول مدیریت شهری در طراحی و ساخت این فلکه رعایت نشده است از انتظارمان صرف نظر می کنیم.

قبل از ورود به دانشگاه قصد داریم نمای بیرونی آن را با نگاه یک شهروند خوزستانی به نظاره بنشینیم، پس مسیر گلستان را انتخاب و شروع به حرکت می کنیم.هنوز چند صد متری از فلکه نگذشته ایم که در سمت چپ،درب غربی دانشگاه شهید چمران توجه ما را به خود جلب می کند،همراهان ما در خصوص این درب درد دل ها دارند که فکر می کنم شنیدنی است.

آنها می گویند قریب به سه ماه است که مسئولین دانشگاه با اهدف مشخص و از پیش تعیین شده و جلسات متعدد با کارشناسی های صورت گرفته تصمیم می گیرند در ایام تعطیل دانشگاه که معمولاً همه ساله از اواسط تیرماه آغاز و تا اوایل شهریور ماه  ادامه دارد شروع به ساخت پروژه سر درب غربی دانشگاه نمایند.ورودی دانشگاه تخریب شده و زمینه برای شروع یک پروژه مهم که دو هدف اصلی را در برنامه خود دارد فراهم می آورد.هدف اول تغییر ساختار  ورودی دانشگاه و سردرب آن با طراحی جدید و منحصر به فرد بوده و هدف دوم زیبا نمودن نمای ورودی دانشگاه برای فضای بیرونی و شهری است که نه تنها برای زیباسازی فضای شهری به هیچ عنوان مورد توجه شهردار منطقه قرار نگرفت بلکه از همان ابتدای کار با مخالفت های شدید ایشان از  ادامه روند ساخت این پروژه جلوگیری به عمل آمد.

مسئولین دانشگاه در ابتدا با مسئولین شهرداری منطقه وارد مذاکره می شوند که پس از مذاکرات انجام شده نتیجه ای حاصل نمی شود و شهردار منطقه به هیچ عنوان اجازه ی از سر گرفتن پروژه را نداده و صدور مجوز ساخت را منوط به پرداخت بدهی های معوقه عوارض نوسازی شهری که با توجه به کمبود اعتبار دانشگاه پرداخت نشده است می داند.بعد از این اتفاق و گذشت یک هفته و با توجه به تخریب درب غربی و عدم دریافت نتیجه مطلوب از شهرداری منطقه، مسئولین دانشگاه موضوع را با شهردار اهواز مطرح و  مکاتبات لازم با ایشان انجام می شود که بر اساس پیگیری های صورت گرفته شهردار اهواز با اعلام نظری مساعد به شهرداری منطقه دستور صدور ادامه ساخت  پروژه را صادر می نماید که علیرغم دستور شهردار و  پیگیری های صورت گرفته دانشگاه، شهردار منطقه مجدداً به مخالفت شدید می پردازد و مانع ادامه فعالیت دانشگاه برای ساخت این پروژه مهم  می شود.

 همین طور که به حرفهای دوستانمان گوش می دادیم به ناگاه یاد پروژه سر درب دانشگاه تربیت مدرس تهران افتادم که پس از مطرح شدن موضوع ساخت سردرب آن دانشگاه با طراحی که صورت گرفته بود شهرداری تهران وارد عمل شده و برای زیباسازی شهر با در نظر گرفتن اعتباری میلیاردی رأساً برای ساخت سردرب این دانشگاه اقدام نمود.

با توجه به گذشت قریب به یک ماه از تخریب درب ورودی غربی و پیگیری های مکرر و مذاکرات صورت گرفته مسئولین دانشگاه شهید چمران با شهردار اهواز نتیجه ای حاصل نمی شود، دانشگاه کم کم در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید قرار می گیرد در حالیکه به دلیل بی تدبیری مسئولین شهرداری و عدم توجه آنها  به اهمیت موضوع، نمایی نامناسب  از این دانشگاه در شهر اهواز پدیدار می شود.

در این میان برخی روزنامه ها و سایت های خبری فرصت را مغتنم شمرده و با توجه به اینکه همواره از نداشتن سوژه های خبری مناسب برای شانتاژ خبری رنج می برند نسبت به درج اخبار نادرست از دانشگاه شهید چمران با عناوین مختلف اقدام می نمایند و جلوه ای نامناسب از این دانشگاه که یکی از پرافتخارترین دانشگاه های  کشور محسوب می شود در فضای جامعه منتشر و نظر اذهان عمومی را به خود جلب می نمایند.

پی گیری های دانشگاه به شهرداری خلاصه نشده و مسئولین، موضوع را به معاونت عمرانی استانداری خوزستان منعکس و حساسیت موضوع را متذکر می شوند،که علیرغم طرح موضوع با استاندار و تأکید ایشان برای سرعت بخشیدن به اتمام پروژه درب ورودی دانشگاه، شهرداری اهواز نه تنها مجوز لازم را صادر نمی کند بلکه از ادامه فعالیت برای ساخت این پروژه توسط دانشگاه جلوگیری می نماید.

نفس عمیقی می کشیم و با خود به فکر فرو می رویم و تنها چیزی که در ذهنمان به آن توجه می کنیم این است که چرا این قبیل مسائل که با مذاکراتی ساده انجام می شود با بی تدبیری مسئولین امر به مشکلی بزرگ تبدیل می شود تا جایی که علیرغم دستور استاندار باز هم شهرداری به خود اجازه می دهد حتی از دستور ایشان سرپیچی نماید.دیگر جایی برای حرف نمی ماند،درد و دل همکاران دانشگاهی زیاد بود و آنقدر در عمق این مسئله فرو رفتیم که متوجه گذشت زمان نشده و به دانشگاه بزرگ شهید چمران اهواز رسیدیم. 

لینک این مطلب در پایگاه خبری تحلیلی خوزنیوز

لینک این مطلب در پایگاه خبری شوشان

لینک این مطلب در پایگاه خبری تحلیلی سدید